طرزتهیه نان محلی که به نام خلوه نان معروف است را برای شما توضیح میدهم . (خلوه به زبان ما هست و همان سبزی شنبلیله می باشد که دانه های شنبلیله بعد از سابیده شدن جهت خوشمزه و خوش بو کردن این نان استفاده می شود )
برای پختن این نان احتیاجی به تنور نیست و همین طور که در عکس هم مشاهده می کنید از دو تا بلوک و هیزم جهت آتش و وسیله ای که از خاک رس درست شده است و با نام طوه می شناسیم، استفاده می شود ( لازم به ذکر است که از اجاق گاز و پیکنیک هم برای تنورش می توان استفاده کرد و طوه یا توه همان تابه هست که به زبان ما به این صورت گفته میشود ) مواد لازم برای این نان : - کدو - آرد گندم - آرد برنج - شکر - آب
طرز تهیه نان : کدو حلوایی را بعد از پوست کندن با شکر می پزیم . بعد از این کار کدوی پخته شده را خوب له می کنیم و همچین کمی آب و آرد گندم به اندازه دو پیمانه و آرد برنج به اندازه یک پیمانه و پودر خلوه به آن اضافه می کنیم و خوب هم می زنیم تا در هم رفته و جا بیفتد . خمیر به دست آمده را ورز می دهیم مانند تمام خمیرهایی که برای نانها و کیکها استفاده می شود . آنگاه خمیری با رنگ زرد که بخاطر کدو می باشد به دست می آید .
خمیر را به چانه های کوچک در آورده و با دست به صورت دایره ای در می آوریم و آنگاه با وردنه آن را خوب گرد و نازک می کنیم . اندازه این نان به قطر حدود ۲۰ سانتیمتر می باشد . (وردنه وسیله ای چوبی که مخصوص نازک کردن خمیر نان با اندازه های متفاوت است که قبلا جهت نانواییها هم استفاده می شد ولی در حال حاضر به خاطر پیشرفت دستگا هها دیگر استفاده نمی شود . )
همزمان با آماده کردن خمیر تا نان فردی دیگر هم در کنار تنور به آماده کردن آتش و گرم کردن طوه مشغول می باشد . نان را بر روی طوه گذاشته و بعد از چند دقیقه آن را برای اینکه طرف دیگرش هم پخته شود بر می گردانیم در مرحله آخر آن را روبروی آتش مستقیم نگه می داریم . با این عمل نان به صورت بادکنکی از داخل باد می شود و کمی هم برشته تر . خلوه نان شیرین هست و هیچ احتیاجی به هم خوری با مواد غذایی دیگر ندارد . من اگر بدانم که یکی از همسایه ها در منزل در حال پختن این نان هست حتما برای گرفتنش به خانه شان می روم . چون بسیار خوشمزه است و نمی شود از آن گذشت .
برچسبها:
یکی از زیباییهای روستای من دیدن حیوانات اهلی و غیر اهلی در همه خانه ها ست
این عکسها را خودم گرفتم و امیدوارم خوشتان بیاید
برچسبها:
عکسی که مشاهده می کنید مربوط به وسیله ایست که الان جای خود را به سبزی خردکن،آسیاب و . . . داده است . در زمانهای نه چندان دور مادران ما سبزی را اول با چاقو خورد کرده سپس آن را در نمکار ریخته و با سنگی که میبینید میسابیدند . کاری که با مچ دست صورت می پذیرفت و بسیار دشوار بود .
اما امروزه کمتر کسی از این وسیله استفاده می کند و نمکار بیشتر برای خالی دشکنه استفاده می شود . روش : خالی ( گوجه سبز ) را در نمکار میریزیم با سنگ آنها را شکسته و نمک و دلال میزنیم .
سبزی و گردو و . . . به این وسیله خرد (سابیده ) و برای فسنجان و دلال و . . . استفاده میشد .
برچسبها:
اندازه قوی فریادکش 150 سانتیمتر است؛ منقار سیاه با قاعده زرد لیمویی ، این پرنده را از قوی گنگ متمایز می سازد که منقاری نارنجی با قاعده برآمده و سیاه دارد . همچنین با گرد راست و صدای شیپور مانند نیز مشخص می شود.
شبیه قوی کوچک است و فرق آن با قوی کوچک عبارت است از اندازه خیلی بزرگتر ، سر دراز که از نیم رخ تخت بنظر می آید ، زردی بیشتر قاعده منقار که شکل مثلث و راس آن به سمت جلو می باشد ، و صدای مخصوص .
پرنده نابالغ قهوه ای کمرنگ مایل به خاکستری و روی هم رفته ، خاکستری رنگتر از نابالغ قوی گنگ است . منقار صورتی کمرنگ با نوک تیره دارد.
رفتار و پرواز این پرنده ، شبیه قوی گنگ است با این تفاوت که راحتر راه می رود ، شاهپرهای ثانوی بال را بلند نمی کند و هنگام پرواز بالهایش صدای خاصی ندارد . معمولا به صورت گله های پرسرو صدا دیده می شوند پرواز دسته جمعی آنها بصورت خطوط مورب و نامنظم و یا به شکل " ^ " است.
صدای قوی فریادکش شبیه قوی کوچک است، اما قوی تر و کشیده تر و آهنگین به صورت "ها-ها-ها، Ha-Ha-Ha" یا "کو-کو-کو، co-co-co" و معمولا سه سیلابی است.
معمولا در سواحل دریا ، ماندآبهای ساحلی ، دریاچهها و رودخانههای بزرگ به سر می برد.
قوی فریاد کش از جمله پرندگانی است که زمستان ها در سواحل دریای خزر ، نسبتا فراوان است (مهاجر زمستانی) و نیز بصورت سرگردان در فارس و سیستان دیده شده است .
با توجه به شکار بی رویه این پرنده، ضروری است که بطور جدی از برنامه ای برای حفاظت آن در نظر گرفته شود، متاسفانه برنامه خاصی در حال حاضر برای حفاظت قوی فریادکش وجود ندارد.
برچسبها:
نوعی کوکوی بادمجان گیلکی که با نان یا کته خورده میشود. برخلاف ظاهر سادهاش طعم فوقالعادهای دارد و تهیه آن در زمان و هزینه صرفهجویی میکند.
مواد لازم برای ۴ نفر:
بادمجان متوسط: ۳عدد
تخممرغ: ۴ تا ۵ عدد
روغن، نمک و فلفل: به میزان لازم
زردچوبه: یک قاشق چایخوری
روش تهیه:
۱ - بادمجان را پوست کنده و به صورت حلقههایی به ضخامت ۲ سانتیمتر ببرید، روی آن نمک پاشیده و در آبکش بگذارید تا تلخاب آن خارج شود. پس از حداقل نیم ساعت، آن را شسته و خشک کنید.
۲ - بادمجانها را در روغن سرخ کنید، سپس با حوله کاغذی روغن اضافه آن را بگیرید.
۳ - یک تابه را چرب کنید و بادمجانها را کف آن بچینید. تخممرغها را در یک کاسه شکسته، زردچوبه، نمک و فلفل را اضافه کرده و هم بزنید تا یکدست شود.
۴ - تابه را روی شعله متوسط داغ کنید، سپس تخممرغها را اضافه کرده و آن را بپزید تا تخممرغ ببندند. پس از ۱۰دقیقه، آن را برش داده و پشتورو کنید تا هر دوطرف آن بپزد. این غذا را با گوجهفرنگی، ماست و کته سرو کنید.
بلامیسر نوش جون
برچسبها:
مار جان؟
هان؟
مره پول فدی بشم می دوماغه چوکونم؟
پول جا کایه باوردم زای!!!
تی دوماغ چیسه مگه؟؟؟
می دوماغ ایبچه درازه مره گویند رشتی دوماغ دراز چی بوکونم می ابرو شوئوندره
ایبچه پول فدن بشم می دوماغه عروسکی چاکونم
بشو بشو تره گیر باوردی اون مردی که تره دوماغه واسی بخایه اون مرد نیه
ماررررررررررررررر تو چرا نفهمی منم جوانم منم ارزو دارم
ای تی ارزوی تخت سر بنم
الان رشته میانه نگاه بوکونید تووووووووووومام دوماغان عمل بوکودئه
چی واسی نانم !!!
فقط انا دانم که اما خیلی موجودات بیخودی ایسیم!!!
بدینید خو دوماغه عمل بوکود خو روسریه ببرده بوجورتر
اجور اعتماد به نفس بدرد نخوره به نظر من انجور ادمان
عقده دارند دوست دارند تو چشم ببن خاک شیمی سر
!!! ولی یه چیزی تره بگم تو هونی!! تره چاکودی
بلبله جای قناری بزئی مره غرو فر نمه امون
تو همون اولی ایسی از نظر من بفهمستی؟؟؟؟؟؟؟
برچسبها:
من که گشنم شد شما چی؟؟؟؟
برچسبها:
این که میدونین چیه؟
بهش میگن گمج ، خیلی غذاهای خوشمزه شمالی که منو شما دوست داریمو توش درست میکنن و خوشمزه تر میشه مثل: فسنجون ، باقلاقاتق ، ترشی تره ،آلومسما ، خوتکا فسنجون، کولی قرابی ,مرغ ترش و….. اگه شما هم غذای دیگه ای میشناسین که این تو درست میشه میتونین بنویسین.
عکس فوق دیگ سفالینیه که توش غذا های مثل فسنجان، باقلاقاتق، ترشی تره، آلومسما، خوتکا فسنجون، کولی قرابی, مرغ ترش و دیگر غذاهای محلی گیلانی طبخ میشه و اسمش گمجه (گَ مَ ج)
راستی این گمج که انقدر پر استفاده و مفیده چرا ما شمالیا اسمشو رو آدمای خنگ و دستو پا چلفتی میذاریم؟
برچسبها:
تسک وتنایی تِ به، زاری و شیون بونی
بهتره تا تی درده ، فلان کسَیْ بدونی
تا تی دیمان می موسون ،سُرخا نوبویْ نبیشته
درازلافنداکون ، تی گاوه سرنوشته
عجب کلنگی بزه ، زمانه می زمینه
وقتی ندانی(نداری)هیچکس،تی احواله نگینه
هرچی ببی خوش آواز ، هَندِه هو کولکافیسی
شانس نداشتی آخر، غوصّه میان بپیسّی
هیچکسه انتظار ، ندار تی دسه بَیْری
خودت تِ بَکّی ویریس،تا بوتونی پرَیْری
بال و پره بازَکون،ویریس بشو آسمان
اَنقده او جور بگرد ، ببو آلوغِ زمان
برگردان:
تک وتنها برای خودت شیون وزاری کنی
بهتراست از اینکه درد ترا هرکسی بداند
تاگونه های تو مثل گونه های من سرخ و کباب نشده
طناب گاو سرنوشت خودت را بلند کن(توضیح:درگیلان پس از درو شالی گاوها را میان مزارع ،جهت چرا می بندند وبه خاطر اینکه گاو از مساحت بیشتری(آزادی عمل) برای چرا برخوردار شود،طناب بسیار بلندی برای اینکار در نظر می گیرند.)
زمانه عجب کلنگی به زمین من زده است!
وقتی ندار و فقیر باشی ، هیچکس احوالی از تو نمی پرسد
هر قدر خوش آواز باشی بازهم همان چرخریسکی(توضیح:موضوع بسیاردردناکی که خود درسالهای کودکی شاهد بودم و هیچوقت از ذهنم پاک نمی شود مربوط به همین پرنده است.چرخریسک پرنده ایست بسیار زیبا وخوش آواز که علیرغم زیبایی و آواز خوش از بدنامی برخوردار بوده تا آنجا که در کودکی مشاهده کردم که بعضی از افراد مبادرت به آتش زدن این پرنده زیبا نمودند)
شانس نداشتی و میان غم و غصه پوسیدی
از هیچکس انتظار نداشته باش که دستگیر تو باشد
خودت آنقدربیُفت و بلند شو ،تا بتوانی پرواز کنی
بال و پرت را باز کن و به آسمان برو
آنقدر آن بالا بگرد تا عقاب زمانه شوی
(تسک و تنایی=تک وتنها) (دیمان:دیم=گونه)(لافند=طناب)(کولکافیس=چرخریسک)(بپیسی+پوسیدی) (بَکّی=بیفت)(ویریس=بلندشو)(جُر=بالا)(آلوغ=عقاب)(هَندِه=باز هم)
برچسبها:
نام علمی : Fulica Atra نام انگلیسی: Common Coot
این پرنده، 37 سانتیمتر طول دارد و به واسطه ی رنگ سیاه دودی و منقار و سپر سفیدش به سهولت از سایر پرندگان تمیز داده می شود. پاها سبز زیتونی و چشم ها قرمز است. از چنگر نوک سرخ بزرگتر و پرجثه تر و فاقد سفیدی زیر دم و خط سفید پهلوهاست. پاها کاملا نیم پره و انگشتانش نسبتا بزرگ است. پرنده ی نابالغ به رنگ قهوه ای دودی با زیر گلو و سینه ی خاکی کمرنگ دیده می شود.
برای به دست آوردن غذا دائما شیرجه زده و گاهی بیش از نیم دقیقه در زیر آب می ماند. بررسی عادت غذایی چنگر نشان داد که این گونه همه چیز خوار است و عمدتا از گیاهان آبزی(54درصد) , نرمتنان و سنگریزه (46در صد) تغذیه می کند. نسبت طول روده به طول کل بدن6/3 محاسبه شده که بیانگررژیم غذایی گیاه خواری می باشد.
در زمستان به طور گروهی و همراه اردک ها در مناطق تالابی و حاشیه ی نیزارها شنا می کند. به دشواری پرواز کرده و پیش از آن مدتی روی آب می دود و هنگام فرود آمدن بر آب، ناگهانی به سطح آب برخورد کرده؛ سر و صدای بسیاری ایجاد می کند.
صدای این پرنده معمولا شبیه «که وک،» و درحالت ویژه، ناگهانی و شدید، شبیه «پی ت س» شنیده می شود.
این پرنده در مناطق نیزاری با آب باز، باتلاق ها، دریاچه ها و گاهی حاشیه ی رودخانه های وسیع به سر برده و درون نیزارهای انبوه آشیانه می سازد. در ایران بومی و فراوان است و زمستان ها، به تعداد فراوان، در تالاب های شمال و جنوب دیده می شود. تالابهای انزلی , گمیشان و فریدونکنار از لحاظ اوضاع بوم شناختی مناسب برای این پرنده به ترتیب در اولویت اول تا سوم قرار دارند.
جمعیت این پرنده نسبتا فراوان است، اما کنترل شکار و برداشت آن اهمیت بسزایی دارد.
در دهه اخیر تعداد جمعیت مهاجر زمستان گذران این گونه و میزان زیتوده آن در تالابهای سواحل جنوب دریای کاسپین رو به کاهش بوده است و تعداد جمعیت جوجه آور آن در این مناطق بسیار اندک است.
برچسبها:
برچسبها:
تصویری که مشاهده می کنید، یکی از ابزارهای کار ِ مادران و مادربزرگ های ما در گذشته ی نزدیک در آشپزخانه بود. البته اگر آشپزخانه ای می داشتند.
چون اغلب خانواده ها در زمان بچکی همنسلان من و بچه های قبل از همنسلان من، در یک و حداکثر دو الی سه اتاق با چند بچه زندگی و در همان اطاق هم پخت و پز می کردند.
وسیله ی آشپزی آنها چراغ سه فیتله ای و بالور و یا والور بوده است. آنهائیکه از همین وسیله ی گرمایی محروم بودند، برنج و خورشتشان را روی آتش هیزم، در گوشه ای از حیاط دم و تهیه می کردند.
مثل امروز مولینکس و ابزارهای مدرن آشپزخانه هنوز تولید نشده و به بازار هم نیامده بود.
ابزارهای آشپزخانه ی مادران ما در گذشته غیر از دیگ و ماهی تابه و قاشق و چنگال و کارد، همین ساتورتخته و چوپاره یا تبجه و نمیار یا نمکار بوده است.
در واقع جهیزیه مادران ما در گذشته در کنار رخت و لحاف و تشک و بالش، ساتورتخته و نیمار و چوپاره را هم همراه داشته است.
ساتورتخته ابزاری است که مادران ما سبزی های تمیز کرده را روی آن جمع می کردند و با ساتور بطور منظم بر سر و کله ی سبزی ها می کوبیدند تا خرد و برای تهیه خورشت آماده شود.
برای سابیدن سبزی ها و گردو و و و از نیمار استفاده می کردند و برنج را هم با در چوپاره پاک می کردند.
و دردا وُ اشکها و رنجا
که چه انگشتانی زیر همین ساتور و تخته قطع و له و لورده نشد.
یعنی مادرانی بودند که با همه ی فقر و کارهای بی شمار خانه و چند بچه قد و نیم قد و قنداقه، در حالی که سبزی ها را روی همین تخته جمع می کردند تا با ساتور خردش کنند، باید پایشان را دراز می کردند و گهواره را هم همزمان تکان می دادند و برای بچه ی قنداقه ها لالایی می خواندند. از طرف دیگر بچه های دیگر هم هر یک، یک سازی می زدند که گاهن کارهای خطرناک می کردند که باید با چشمهایشان آنها را مواظب می بودند و با آنها حرف می زدند.
و دردا که در ازدحام همه ی این کارها، گاهن خورشت نهار خون آلود و درده قاتق می شد. اعتراف می کنم که مادر من یکی از این مادران فقیر و دردمند بود که چند بار انگشتش زیر همین ساتور آسیب دید.
یادش شاد و رنج های مادران امروز ما دور و دور و دور باد
برچسبها:
آسی حسینی ورجه
ته یاد دره چی بوتم؟
کی مو شیر موسون بوم
تی عیشقه جی بسوتم
تی شون پسی لاکوی جون
یکته شبه نخوتم
هر جا بشوم ته ندیم
دنیا همه بموتم
تو میدیل میان بی
مو می دیله دموتم
برچسبها:
سیرابیج: سیر 1 دسته (توی مشت جا بگیره)
تخم مرغ یا تخم اردک 2 عدد
نوک -ق-چ فلفل و نمک
روغن یا کره فراوان
این یک غذای به شدت مردونه پسند است اقایون تو هر سنی عاشقش هستن هم با کته و هم با نون و هم پیش غذا سرو میشه
سیر رو نیم سانتی خرد میکنیم
کره یا روغن رامی ریزیم داخل تابه و روی حرارت تا داغ بشه برگ سیر رو ریز و منیا توری خرد میکنیم به کره اضافه میکنیم مدام هم می زنیم تا آبی که از برگ سیر بروز میکنه خشک بشه وفقط تا ابش خشک شه تفت می دهیم چون زیبایی این غذا به سبز بودنش هست من زیاد سرخ نمیکنم چون دوست دارم رنگش حفظ بشه وهضمش هم آسونتره
-بعد تخم مرغ یا تخم اردک (که گیلان بیشتر از تخم اردک استفاده میشه ) رو به هش اضافه میکنیم وتا نبسته خوب هم میزنیم که تخم مرغ کاملا با برگ سیر آغشته بشه و گلوله گلوله بشه .اگرروغنش کم بود باز بهش روغن اضافه میکنیم
. این خوراک کمی روغنش زیاده و مثل اسفناج روغن رو جذب میکنه پس شما مراقب باشید زیاد روغن نریزید .دراین فاصله که تخم مرغ بسته بشه ما نمک و فلفل سیاه رو بهش اضافه میکنیم
باید مخلوط سیر و تخم مرغ تبدیل به گلوله های کوچک بشه وقتی تخم مرغ یا تخم اردک خوب بسته شد
ازروی حرارت بر میداریم با برنج کته یا نون وترشی وصدالبته سیر ویا سیر تازه و ماست و خیار و ترشی سرو میشه ... چاشنی این غذا خیلی زیاده و پرطرفدار.
نوش جان
برچسبها:
خدا! تو ایسکالی خدایی بکن
ای بی صاحب درده، دوایی بکن
خدابداشت! تی سر می سر ننی
هچی ننیش، یه هوی هایی بکن
مردمه جون در بمه ای درد جی
ای غم بزه خاکه نگایی بکن
ایشونه دیل دورینه تو خور دونی
نوا نوا چره؟ نوایی بکن
گوتن بو مو بوتم ، ویریس یاعلی
سیاه عروسه رونمایی بکن
بدار یه روز می دیل به تو خوش ببون
یکته تی قولونه وفایی بکن
برچسبها:
ازگیل از حدود سه هزار سال پیش در جنوب دریای خزر در مناطق گیلان و مازندران در ایران کاشت میشد و 700 سال پیش از میلاد به یونان و در 200 پ.م به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومیها در بقیه اروپا گسترش یافت.
در گیلان نیز ازگیل میوه ای کم ارزش تلقی می شده و ضرب المثل هایی مانند" به هوای عراق انگور از گیلانه تورش کونوسم دکت" یا "تورش کونوس خور داخیل میوه بوگود" نشانگر این نکته است
گوشت ازگیل پس از رسیدن از سفید به قهوه ای تغییر می یابد و كاملا نرم و شیرین می شود و مردم به آن خرمای گیلان نیز می گویند.
آب کونوس
میوه های ازگیل را موقعی كه هنوز سفت و نارس اند می چینند و مانند خیارشور درون ظرف های بزرگ یا کوچک می ریزند و سپس ظرف را از آب و اندكی نمك پر می كنند و آن را در جایی خنك نگه می دارند. این فرآورده كه «آب كنوس » نامیده می شود به همراه نمک و گلپر با لذت فراوان در زمستان خورده می شود.
از آب ترش "آب کونوس" نیز برای تهیه ی کاهو سکنجبین استفاده می کنند
سایر فراورده ها ی ازگیل
در گذشته برخی از گیلانیان از میوه ازگیل برای پختن مربا استفاده می کردند و که البته امروزه دیگر رایج نیست اما در برخی نقاط دیگر دنیا همچنان از ازگیل مربا و ژله فراهم می سازند
قطر میوه در گونه های وحشی به 2.5 سانتی متر و در ارقام پرورشی به ۵.5 سانتی متر یا بیشتر هم می رسد. گیاه ازگیل به شكل درخت پاكوتاه یا بوته های بلند است و متعلق به خانواده رزها است.
بلندی درختچه های ازگیل به ۸ متر هم می رسد. برگ های پهنی به رنگ سبز تیره، بیضی شكل به طول ۶ تا ۱۵ سانتی متر و به پهنای ۳ تا ۴ سانتی متر دارد. برگ ها پیش از خزان شدن به رنگ قرمز درمی آیند. گل های سفید پنج گلبرگی آن در بهار شكوفه می دهند. گل های ازگیل هرمافرودیت هستند یعنی هم دارای اندام های نر و هم اندام های تولید مثلی ماده اند و توسط زنبورها گرده افشانی می شوند. گیاه ازگیل خودبارور است.
ازگیل در مكانی سایه روشن در جنگل های آفتابگیر رشد می كند و خاك مرطوب، سبك و شنی با خاك برگ یا خاك سنگین رسی و به خوبی زهكشی شده را می پسندد.
بذرهای ازگیل بسیار سفت و محكم و نفوذ ناپذیرند به همین خاطر بعید است در همان سال اول تا پیش از گذراندن دو زمستان جوانه بزنند.
برای كشت تجاری آن معمولا بذرها را برای مدت كوتاهی در اسید سولفوریك می خوابانند تا پوسته بذر باز شود البته این كار بایستی با دقت زیاد انجام شود وگرنه بذر آسیب می بیند. باغداران خانگی می توانند به جای اسید، بذرها را به مدت ۲۴ ساعت در آب گرم بگذارند و سپس به مدت ۲ تا ۳ ماه در محلی سرد با دمای ۱ تا ۵ درجه سانتی گراد نگه دارند.
همچنین ازگیل را می توان به درخت گلابی پیوند زد.
خواص ازگیل
1ـ ازگیل سرشار از ویتامین هاى «ب» و «ث»، قند، تانن، سلولز و اسید سیتریک مى باشد.
2ـ ازگیل داراى مقدار زیادى «هیدرات کربن» است که مولد انرژى است.
3ـ ازگیل از ماده اى به نام «تانن» برخوردار است که بهترین دارو براى درمان عفونت هاى روده بزرگ شمرده مى شود.
4ـ ازگیل در تقویت خون بدن مؤثر است.
5ـ ویتامین «ب» ازگیل، اعصاب را تقویت مى کند و از نظر تغذیه اهمیت دارد.
6ـ ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه اى لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف مى کنند و از آن شربت و کنسرو ازگیل تهیه مى نمایند.
7ـ مصرف ازگیل خام یا کنسرو ازگیل در معالجه اسهال ساده اثر قطعى دارد.
8ـ خوردن ازگیل خام و (خصوصا نارس که تانن بیشترى دارد) در معالجه خونریزى هاى داخلى مانند بواسیر، خونریزى رحمى و غیره تأثیر شفابخش دارد.
9ـ ازگیل در معالجه ورم روده به کار مى رود؛ بدین منظور باید 230 گرم ازگیل را پس از جدا کردن پوست و دانه، در کمى شیر حل نموده و مصرف کرد.
10ـ در معالجه زخم دهان و تورم مخاط گلو مؤثر است؛ بدین منظور باید 50 گرم از برگ درخت ازگیل را در یک لیتر آب بجوشانند و با کمى از آن در شبانه روز چند مرتبه دهان را بشویند و مضمضه کنند.
11ـ ازگیل، قبض کننده روده هاست.
12ـ ازگیل ادرارآور است.
13ـ ازگیل کار روده ها را تنظیم مى کند.
14ـ ازگیل داراى اسید مالیک، تانن، اسید سیتریک و اسید تارتاریک بوده و از نظر غذایى شبیه بِه است.
15ـ ازگیل میوه اى بسیار مقوى است زیرا قدرت اسموزى خون را مى افزاید.
16ـ ازگیل به سبب داشتن املاح سیتریک، رمالیک و تارتاریک، ترشى خون را مى زداید.
17ـ ازگیل عوامل معدى را مرتب مى کند و براى اسهال بسیار مفید است.
18ـ میوه تازه و رسیده ازگیل یا کنسرو آن براى درمان اختلال قاعدگى خانم ها کاملاً مفید است.
19ـ جوشانده نیم گرم برگ ازگیل، سالک را درمان مى کند.
20ـ جوشانده برگ ازگیل به صورت بالا، پوست هاى ظریف را تقویت مى کند و معالج برفک است.
21ـ غرغره کردن با جوشانده برگ ازگیل، آبسه هاى دهان و گلو را درمان مى کند.
22ـ اگر هر روز سه بار با جوشانده برگ ازگیل غرغره شود، آنژین را معالجه مى نماید
برچسبها:
طرز تهیه کوکوی سبزی خوشمزه و ترد
مواد لازم:
1- سبزي (تره – جعفري – شويد – گشنيز – پيازچه – سير تازه) يك كيلو
2- تخم مرغ 5 تا 6 عدد
3- زرشك در صورت تمايل 1 تا 2 قاشق سوپخوري
4- گردوي خرد كرده 1 قاشق غذاخوري
5- روغن 150 گرم
6- نمك و فلفل زردچوبه به مقدار كافي
سبزي را خرد كرده و داخل كاسه اي مي ريزيم تخم مرغها را در در آن شكسته نمك و فلفل و زردچوبه را به آن اضافه كرده و خوب هم مي زنيم زرشك و گردوي خرد كرده را در صورت تمایل به مايه اضافه كرده و مجددا هم مي زنيم بطوريكه مايه كف كند.
روغن را خوب داغ مي كنيم مايه را داخل روغن مي ريزيم و روي مايه را با پشت قاشق صاف مي كنيم و در آنرا مي گذاريم و با حرارت ملايم کارمان را ادامه می دهیم تا مواد اولیه ما كاملاً پیوسته شود آنگاه آن را به هر شكلي كه خواستیم می بريم و بر مي گردانيم تا روي ديگر آن نيز سرخ شود.
برای خوشمزه تر شدن کوکو سبزی ، سرخ کردن سبزی کوکو بسیار مهم است . چون قرار نیست سبزی کوکوی ما پخته شود . در نتیجه اگر سبزی را خوب سرخ نکرده باشید دو روی کوکو سرخ میشود ولی داخل مواد خام میماند . استفاده از بیکینگ پودر باعث میشود مواد کوکو هنگام سرخ شدن کمی یکدست تر در آمده و به حجم کوکو کمک میکند استفاده از یک قاشق غذاخوری شیر در کوکو باعث میشود مواد انسجام بیشتری داشته باشند.
در برخی موارد که عجله برای خوردن کوکو نداشتید می توانید کوکوی آماده شده را در یخچال بگذارید و یک یا دو ساعت بعد میل کنید. طعم کوکوی شما خوشمزه تر می شود.
طرز تهیه ترشی کلم قرمز
مواد لازم :
كلمقرمز |
یک عدد |
نمک |
سه قاشق غذاخوري |
سركه سفيد |
به ميزان لازم |
طرز تهيه :
كلم قرمز را در اندازههای دلخواه خرد كرده و در آبكش می ريزيم. نمك را روی كلمها پاشيده و آنها را كمی هم می زنيم تا نمكها حل شوند و مواد را به مدت يك ساعت به همين صورت می گذاريم بماند، سپس كلمها را آبكشی كرده، كمی كه آب آن رفت در ظرف مورد نظر ريخته و روی آن را با سركه پر می كنيم. اين ترشی را می توان در كنار غذاهای گوشتی سرو كرد يا سركه آنرا كه بسيار خوشرنگ است با مايونز تركيب كرده و می توانيم از آن برای سالاد استفاده كنيم و برای اين كه ترشی زياد سركه را از بين ببريم بهتر است دو قاشق شكر به مايونز اضافه كنيم.
طرز تهیه چاتنی انبه
چاتنی انبه نوعی دسر یا پیش غذای خوشمزه است که طعمی شیرین دارد.
مواد لازم:
انبه: یک کیلوگرم
فلفل قرمز: 2 عدد
ریشه زنجبیل تازه: 40 گرم
لیمو: یک عدد
سرکه سیب: 400 میلیلیتر
شکر قهوهای: 500 گرم
زیره: یک قاشق چایخوری
نمک: یک قاشق غذاخوری
سیر: 2 حبه
طرز تهیه:
• انبه را به اندازه دلخواه خرد کنید.
• تخمهای فلفل را خارج کرده و فلفل را خرد کنید.
• زنجبیل را رنده کرده و سیر را ریز خرد کنید.
• تمام مواد را درون قابلمهای ریخته و تا روی آنها آب بریزید و بگذارید با حرارت زیاد بجوشند.( مواد را به طور مرتب هم بزنید).
• چاتنی را به مدت یک ساعت یا تا زمانی که غلیظ شوند حرارت دهید.
• سپس چاتنی را درون ظرف شیشهای ریخته و درب آن را خوب محکم کنید.
طرز تهیه لقمه های سیب زمینی و برگر
برای روزهای طولانی که هنگام عصر آدم حسابی گرسنهاش میشود، یک میانوعده سیرکننده لازم دارید تا مزه دلچسبی داشته باشد.
مواد لازم برای 16 عدد
- 16 عدد سیبزمینی نیمهآماده (به فرم وافل)
- 450 گرم گوشت چرخکرده گوساله یا بوقلمون
- دو قاشق چایخوری ادویه مخلوط
- 4 عدد گوجهفرنگی گیلاسی
- سس خردل، کچاپ، خامه ترش و خیارشور
طرز تهیه
- فر را با دمای 400 درجه فارنهایت روشن کنید. کف سینی فر یک لایه فویل بگذارید. سیبزمینیها را با فاصله درون سینی بچینید و به مدت 18 تا 20 دقیقه در فر بپزید تا کاملا برشته و طلایی شوند. سپس از فر خارج و فر را خاموش کنید. کبابپز را روشن کنید.
- در این مرحله، در یک کاسه متوسط، گوشت و ادویه را با یکدیگر مخلوط کنید. آنها را در دست به شکل مینیبرگر حالت دهید و 16 عدد درست کنید. در تابه، روی حرارت ملایم، برگرهای را سرخ کنید و سپس آنها را روی دستمال کاغذی حولهای بچینید تا روغنشان گرفته شود.
- برگرها را روی سیبزمینیها قرار دهید. روی آن پنیر و یک نیمه گوجهفرنگی بگذارید. این برگرها را با سس خردل، کچاپ، خامه ترش و خیارشور سرو کنید.
طرز تهیه خوراک گوشت وِردِه چیلی
این خوراک گوشت با حرارت بسیار ملایم برای مدت طولانی پخته میشوند و در این زمان مزه همه مواد به خورد هم میروند و میتوانید از آن لذت ببرید.
مواد لازم برای 4 نفر
- 680 گرم گوشت سردست
- یک قاشق غذاخوری روغن زیتون
- 425 گرم لوبیا سفید
- 340 گرم توماتیلو
- نصف پیمانه پیاز خرد شده
- 110 گرم فلفل سبز خرد شده
- 2 حبه سیر رنده شده
- ¾ قاشق چایخوری پودر زیره سبز
- نصف قاشق چایخوری نمک
- 400 گرم آب مرغ
- یک پیمانه برگ تازه اسفناج
- دو قاشق چایخوری آب لیموترش
- خامه پاستوریزه
طرز تهیه
- گوشت را تمیز کنید، بشویید و آن را به تکههای کوچک تقسیم کنید. در یک تابه بزرگ روغن را روی حرارت ملایم داغ کنید. نیمی از گوشتها را درون روغن تفت دهید تا طلایی شوند. سپس از روی حرارت بردارید و کنار بگذارید. همین کار را با بقیه گوشتها تکرار کنید. آنها را نیز از تابه خارج کنید و روی دستمال حولهای کاغذی قرار دهید تا روغن اضافهشان گرفته شود.
- گوشتها را درون آرامپز بریزید. لوبیا، توماتیلو، پیاز، فلفل چیلی، سیر، پودر زیره سبز و نمک را اضافه کنید. آب مرغ را اضافه کنید و هم بزنید. در قابلمه را بگذارید و با حرارت کم به مدت 6 تا 7 ساعت بگذارید آرام پخته و مغزپخت شوند. در صورتی که عجله دارید، حرارت را زیاد کنید و 3 و نیم ساعت بپزید.
- برگهای اسفناج و آب لیموترش را اضافه کنید. در صورت تمایل روی آنها خامه ترش یا گشنیز تازه خرد شده بریزید و سرو کنید.
طرز تهیه سالاد لوبیا سبز و سیب زمینی
این سالاد گرم با سس خامهای سبزیجات سرو میشود و بسیار خوشمزه است. در ضمن، سریع نیز آماده میشود و برای شام عالی به نظر میرسد.
مواد لازم برای 6 نفر
- روغن
- 450 گرم لوبیا سبز درسته
- 450 گرم سیبزمینی تازه
- یک پیمانه پیاز خرد شده
- ¼ پیمانه آب
- ¼ قاشق چایخوری نمک
- ¼ قاشق چایخوری فلفل سیاه
- ¼ پیمانه سس مایونز یا سس سالاد
- ¼ پیمانه خامه خامه ترش
- یک قاشق غذاخوری شیر
- یک قاشق غذاخوری خردل
- یک قاشق غذاخوری آب لیمونرش
- نصف قاشق چایخوری ترخون خرد شده
- 1/4 قاشق چایخوری نمک
طرز تهیه
- کف ظرف پیرکس را با روغن چرب کنید. لوبیا سبز، پیاز، سیبزمینی، آب، ¼ قاشق چایخوری نمک و فلفل سیاه را با یکدیگر مخلوط کنید.
- آنها را درون دستگاه آرامپز بریزید و به مدت 4 ساعت بپزید. هر دو ساعت آن را یک بار هم بزنید.
- در این فاصله، سس را تهیه کنید. در یک کاسه کوچک، مایونز، خامه ترش، شیر، خردل، آب لیموترش، ترخون و ¼ قاشق چایخوری نمک را با یکدیگر مخلوط کنید.
- روی آنها را با پلاستیک بپوشانید و تا زمان پخت مواد در یخچال نگهداری کنید.
- برای سرو، سس را با مواد مخلوط کنید و آنها را در ظرف موردنظر بچینید و فلفل سیاه تازه روی آنها آسیاب کنید.
برچسبها:
آب انار ترش برای جلوگیری از سرطان پروستات بسیار مفید است. دانشمندان در کالیفرنیا می گویند تحقیقات جدید نشان میدهد انار ترش خواص اعجاب انگیزی برای مبارزه با سرطان پروستات دارد. در این مطالعه ناویندرا سیرام و همکاران دریافتند که آب انار ترش باعث از بین رفتن سلولهای سرطانی پروستات می شود. در مطالعه قبلی آنها دریافتند که مصرف آب انار باعث سودمندی زیادی برای افرادی که مبتلا به سرطان پروستات هستند میشوند و این کار با افزایش زمان تولید آنتی ژنهای مخصوص پروستات صورت می گیرد.
افزایش دو برابر آنتی ژنهای پروستات ((PSA)) از علایم تشدید سرطان پروستات است. مردانی که سطوح آنتی ژنهای مخصوص پروستات در آنها ناگهان در زمان کمی دو برابر شود بر اثر سرطان زود خواهند مرد. آب انار باعث افزایش زمان دو برابر شدن این زمان میشود و خطر مرگ بر اثر سرطان را به تعویق می اندازد.
در این مطالعه دانشمندان دریافتند که آب انار سلولهای سرطانی را پیدا کرده و آنها را از بین می برد و بدلیل فراوان بودن آنتی اکسیدانها در انار باعث تولید متابولیتهایی مانند اورولیتین میشود. با افزایش اورولیتین در سطوح بالا در بافتهای پروستات باعث جلوگیری از رشد سلولهای سرطانی انسان در کشت سلولی گردید. انار دارای ماده ضد سرطانی الاجی تانن(اسید الاجیک) است که خواص ضد سرطانی بسیار عالی دارد.
لازم ذکر است که ایران اولین تولید کننده انار در دنیا است و دارای گونه های متنوعی از تمامی انواع انار از جمله انار ترش است. میزان بسیار زیادی از انار ایران به صورت ارگانیک تولید می گردد ولی متاسفانه به عنوان انار معمولی به کشورهای اروپایی صادر می گردد.
برچسبها:
باز رسید وعده ی رزق و روزی از آبی بیکران
باز تو سوار بر قایق چوبی ات بر امواج خزر بی پروا می تازی
تو میروی و تورت را در دل دریا می گسترانی
و من با چشمانی لبریز از شوق و تـــرس
رو به این سفره ی پر برکت
بر روی شن های روان ساحل
به انتظارت می ایستم ...
انشاالله قایق هیچ صیادی خالی و ناامید به ساحل برنگرده
برچسبها:
" این (( خواب... )) تقدیم به همه ی پدران و مادرانی که بی رحمانه ، زبان گیلکی – این میراث گرانبهای گیلانیان کهن – را از فرزندان این آب و خاک دریغ کردند "
یادم میاد یه شب خوابیده بودم خسته و داغون و لهیده بودم
همچین که گرم گرم خواب بود چشام یهو خیال کردم یکی کرد صدام
صدا کی بود؟ چی بود؟ چی شد؟ کجا رفت؟ تمام فکر و ذکر من دنبال اون صدا رفت
نزدیک اومد جلوی چشمم ایستاد نگاه من به سر و وضعش افتاد
نه غول و اژدها، نه دیو زرد(!) بود صاحب اون صدا یه گیله مرد بود
لباسای محلی قشنگمون تنش بود عطر برنج و چایی رو شلوار و پیرهنش بود
آخ که چقدر صداش گرم و قشنگ بود دلم واسه زبان خوب مادری چه تنگ بود
بهش نگاه کردم و گفتم : سلام میشه به من بگید من الان کجام؟
دستُ بلند کرد یه قاپاس زد به من گفت : گیلکی ره، گیلکی گب بزن!
تی اصلیت تَرَ فراموش نَبه امی زبان مادری نمیره، خاموش نَبه
تا دور بوبوستی تو از اَ حوالی میگی مَرا تی گب نمی شه حالی؟!
تی زاکَ یاد دیهی لهجه ی فارسی هَسَ بوبوست گیلکی بی کلاسی؟
نسل جدید در اَمی مورد چی گه؟ آیندگانِ هویت پس چی به؟
چِره باید کاری کودن اشتباه نا ببه گیلکِ اصالت تباه؟
هَ خاکِ گیلان امی پِر و ماره گیلکی هم امی پیله براره
برار مگر برارَ از بین بره؟ به عاقبت فکر بوکودی هی ذره؟
به روزی که گیلکی از بین بشه؟ جواب آینده یَ پس کی دِهه؟
زبان گیلکی می افتخاره از امی تاریخ ایتا یادگاره
تاریخی که پُر از دلاوران بو میرزا کوچک ایرانِ قهرمان بو
شیون اَمی شاعرِ شاعران بو محمودِ نامجو پیله پهلوان بو
شوت زه ئی سیروس جه میانِ میدان هَلهَلِ شادی شویی تا آسمان
زیست شناسی پِر، امی دوکتور بهزاد اَشَنه روح همه دانه شادِ شاد
گیلان هَ امروزم ایسه پر غرور چِره هَسَ باید بیشیم راهِ دور؟
سمیعی و رضا و اکبرزاده نمونه کم نیه ، خیلی زیاده
صبح به اگر نام ببرم تک تکَ اوشان که سربلند کونید گیلکَ
اوشان که گیلکانه افتخارید مایه ی عزت امی دیارید
تو هم بیا با هم همه دست به دست امی گیلانَ چکونیم بی شکست
بیا اَمی زبانَ حرمت بَنیم کوچی زاکانَ گیلکی یاد بَدیم
حفظ بوکونیم اصالت و فرهنگَ اَ نسلِ رو نَنیم اَ لکّه ننگَ
فردا زاکان نیگید امی پِر و مار هیچی جه تاریخ نَنَیید یادگار
با هم اراده بوکونیم چه راحت دینگ دینگ دینگ... صدای زنگ ساعت!
پریدم از خواب، نه نه نه! ، ویریشتم می تختِ رو ایبچه ذره بینیشتم
اَنه گبان می دیلِ رو بینیشته حساب ساعت از می دست جیویشته
بیدم اونه گبان همه طلا بو قیمتی بو، همتای کیمیا بو ( به یاد شیون...)
خودم بوگفتم ایتا جمله به من: (( تو گیلکی ره، گیلکی گب بزن...))
برچسبها:
خب راس گه دِ...یا تی دست تره درازِ کون غذا دوکون بخور یا مره فَدن که نَتَنم اَن کولی و ماهی شورِ جا بگزرم...خایم تره سیر بخورم تا زواله خواب بوکونم....
خب هَسَ یا دست برسان یا فرسان...
برچسبها:
هر صبح یک شروع دوباره است ؛
یک نفس عمیق بکش و دوباره شروع کن …
برچسبها:
موردمصرف : | غذای اصلی | |
مناسب برای : | مهمانی دوستانه | |
میزان کالری : | مشخص نشده | |
سختی : | ساده | |
محلی : | گیلان | |
مناسب فصل : | همه فصول |
مواد | مقدار | واحد | توضیحات |
سیر | 2 | عدد | |
پیاز | 1 | عدد | بزرگ |
گوشت چرخکرده | 500 | گرم | |
رب گوجه فرنگی | 2 | قاشق غذا خوری | |
گوجه فرنگی | 3 | عدد | خرد شده |
آب | 1/2 | لیوان | |
تخم مرغ | 1 | عدد | |
زردچوبه | به میزان لازم | ||
فلفل سیاه | به میزان لازم | ||
گرد غوره | به میزان لازم | ||
نمک | به میزان لازم |
ابتدا سیر را خرد کرده و کمی تفت دهید.
بعد پیاز خرد شده را هم اضافه کرده و تفت دهید.
گوشت چرخ کرده، زردچوبه و رب را هم اضافه کنید و حسابی سرخ کنید.
بعد گوجه فرنگی های خرد شده را اضافه کنید به همراه نصف لیوان آب، فلفل و گردغوره و کمی نمک بگذارید در ماهیتابه با در بسته سه ربع ساعت بپزد تا آب آن کم شود.
تقریبا این شکلی. در این مرحل میتوانید ترشی و نمک غذا را تنظیم کنید.
حسابی که آب خورش کم شد اگر دوست داشتید یک تخم مرغ روی غذا بشکنید.
این غذا مثل خورش و با برنج سفید خورده میشود.
برچسبها:
لطفا خودتان را معرفی بفرمائید.
مینا نوروزی فرد. املش یکی از شهرهای کوچک و زیبای گیلان. ساکن تهران
چطور و از چه زمان وارد عرصه بازیگری شدید ؟ مشوق شما چه کسی بود ؟
بعد از گذراندن دوره بازیگری در مجتمع اموزشی سینما طی یک دوره چهار ساله برای بازی در نمایش تصویرهای شکسته به کارگردانی احمد مایل دعوت به کار شدم و بعد از آن به شکل حرفه ای وارد دنیای کار شدم.مشوقی نداشتم . بجز جمله کلیشه ای همیشگی از بچگی علاقه داشتم فعالیت در دوران مدرسه و تشویق استاندار گیلان در زمان دبستان همه وهمه سبب شد که اینگونه بشود.
آیا در کلاس های بازیگری هم شرکت کرده اید ؟ اساتید شما چه کسانی بودند ؟
بله . خانم معتمد آریا، آقای مهدی هاشمی، خسرو و بهرام دهقان، سیامک شایقی، نقد فیلم مسعود فراستی، تدوین داریوش عاشوری و.....
آیا اولین سکانسی که جلوی دوربین قرار گرفتید به خاطر دارید؟ نام تهیه کننده وکارگردان و نقش شما چه بود؟
مزد ترس به کارگردانی حمید تمجیدی و تهیه کنندگی توسلی، من و فریبرز عرب نیا نقش زن و شوهری رو بازی می کردیم که با هم فیلم و عکس از مجالس می گرفتند وضع مالی خوبی نداشتیم که کم کم درگیر ماجراهائی می شوند و...
نظر شما درباره شغلتان چیست ؟ این شغل چه تاثیر مثبت و منفی در زندگی شما داشته است؟
دوستش دارم با همه سختی ها و بی نظمی هایش. تاثیری تو زندگیم نداشته.
نمی دونم اگه شغل دیگه ای داشتم چه جوری زندگی می کردم. مثبت و منفی مربوط به خودمونه نه شغله مون.
یکی از بهترین خاطرات خودرا در این عرصه بفرمایید؟
همه لحظاتش خاطرات تلخ و شیرین بوده
مسائل و مشکلات زندگیتان را چگونه حل می کنید؟
گاهی با صبر و بردباری و گاهی با تنش و دادو فریاد. آدمیه دیگه
رایحه ای راکه بیشتر از همه دوست دارید ؟
بوی اسپند عطر سیب سرخ. بوی سبزه سفره هفت سین و اسکناس تا نشده پدر توی قرآن و بوی عید کودکی. که از هردو شون فقط یادی باقی مانده و خاطره ای
اگر قراربود محل زندگیتان را انتخاب کنید ، کجا را انتخاب می کردید؟
املش شایدم قزوین. مردم خوبی داره
چیزی که شما را خیلی ناامید می کند چیست؟
بد عهدی
ارزشمند ترین دارایی یک انسان از نظر شما چیست؟
انسانیت
آیا غیر از بازیگری در حرفه دیگری نیز فعالیت دارید ؟
ساخت و ساز و دوست دارم
آیا از اول با این هدف وارد این حرفه شدید که بازیگری را به عنوان یک شغل دنبال کنید؟
دقیقا. بله.
به کدامیک از نقش هایی که تاکنون بازی کرده اید علاقه بیشتری دارید؟
- زن عمو سرور دنیای شیرین
- فریبا در جاده های سبز شمال
- شیدا در هفت شب
- شمسی در معجون جادوئی
- مه لقا در مه لقا و.....................
فکر میکنید کدام یک از نقشهایی که تا به حال بازی کردهاید بیشتر در خاطر مردم مانده است؟
زن عمو سرور در دنیای شیرین دریا
حاشیههای دنیای سینما و تلویزیون به کار حرفه ای شما لطمهای نمیزند؟
جوریش زندگیمو می کنم .خیلی توجه نمیکنم. سعی می کنم از حاشیه ها دور باشم.
آیا برای شما مهم بوده که همیشه نقش اول را بازی کنید؟
برای همه مهمه .
اگر بازیگر نمی شدید دوست داشتید چه شغلی انتخاب کنید؟
بازم بازیگری
چه توصیه ای به جوانان علاقمند به بازیگری دارید؟
جوینده یابنده است
صحبت پایانی ؟
تشکر از همشهری پر تلاشم و همه دوستان خوب گیلانی و ایرانیام ممنون . پاینده باشید.
برچسبها:
برچسبها:
اول زیتون سیاه ورسیده رو میپزن بعد تو ی کیسه میریزن و روش وزنه میزارن به مدت 24 ساعت که زهرش بره که ی آب سیا هست بعد زیتونو له میکنن و در ظرف دیگه ای سرخ میکنن تا روغن پس بده و در کیسه مخصوصی که قدیم از پشم گوسفند بافته میشد که الان کمیابه و ما در کیسه پارچه ای میریزیم, بعد تجت فشار قرار میگیره و روغن زیتون ناب بدست میاد.. البته الان خیلی خیلی کم به این روش روغن میگیرن اما روغنش حرف اولو میزنه.
برچسبها:
برچسبها:
کرنا یکی از سازهای گیلان است که تا پیش از این برای اطلاع رسانی و اعلام خبری به مردم از آن استفاده می شده و امروزه تنها به عنوان ساز مراسم عزاداری شخصی و مذهبی از آن استفاده می شود.
کرنا معمولا به صورت دسته جمعی و در قالب گروههای ده نفره کرنانواز نواخته می شود که یک نفر سرگروه بوده و بقیه او را همراهی می کنند.
طریقه نواختن کرنا بدین گونه است که شخص با تجربه ای به عنوان تک نواز گروه، نوایی را در کرنا می دمد و بقیه نفرات پاسخ می دهند.
تک نواز گروه، مصیبتی از حضرت امام حسین (ع) را در داخل کرنا دمیده و پس از آن صدای "وای وای" از کرنای وی به گوش می رسد در این لحظه گروه، نوای "حسین وای" را در کرنا می دمند بدین ترتیب شنوندگان "وای وای، حسین وای" را از تک نواز و گروه او می شنوند.
کرنا به جز ایام سوگواری امامان به ویژه امام حسین (ع ) در یادبود شهدا و برای خانواده های که داغ جوان دیده باشند نیز نواخته می شود.
"کرنا" آلتی بادی و بلند که دارای صدای بم و رسائی است، چون سوراخ ندارد با انگشتان نواخته نمی شود از این رو فقط با دم نوازنده از آن صدا حاصل می شود.
جنس بدنه کرنا از نی است که برای استحکام بیشتر پوششی از بریده های نی روی بدنه آن بسته می شود طول آن متفاوت بین دو تا چهار متر و گاهی بیشتر است "سر عصایی شکل کرنا" محل خروج و تشدید صدا از جنس کدو است.
برچسبها:
در هنگام سفر به لنگرود و بازید از مراکز گردشگری این شهرستان حتما سری به لیلا کوه بزنید چون در ابتدای مسیر زنان سختکوش لنگرودی در دوطرف جاده با دستان پر تلاش خود مشغول پخت نان محلی (لاسو) هستند .
هنگام گذشتن از این مسیر متوجه می شوید که بوی نان محلی همه جا را پر کرده و به ناچار مجبور به توقف می شوید و در کنار این مادران زحمتکش و با صحبت با این عزیزان که با لحجه شیرین خود طعم خاصی به دستپختشان می دهد از خوردن نان محلی با چای داغ لحظه نابی را سپری خواهیدکرد .
برچسبها:
لطفا هر خاطره ای در مورد این تصویر دارید را در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.
برچسبها:
برچسبها:
کرب زنی(سنگ زنی) در ایران کم نظیر(بی نظیر) است و این مراسم در شهر لاهیجان، از دیرباز به طور ویژه و با شکوهی توسط عزاداران محله "شعربافان" (شوراب محلهای ها) اجرا می شود.
برخی (اهالی شعربافان) معتقدند مرحوم محمد ابراهیم غبرائی( متخلّص به فانی ) در سفری که اواخر قرن 12 هجری شمسی به کربلا داشت، این نوع ویژه عزاداری را دید و پس از جستوجو درباره تاریخچه و فلسفه وجودی آن در بازگشت به شهر خود( لاهیجان ) با توجّه به طبع شعری که داشت ریتم های جدیدی برای آن ابداع کرد و مرثیه هایی به زبان فارسی برای آن سرود و آن را در شب دسته محلّه شعربافان به اجرا در آورد.
کاربزن ها در حالیکه اکثرشان لباس سیاه به تن دارند پاره چوبی استوانه ای شکلی به سنگینی 400 تا 600 گرم که از میان به دو برابر تقسیم شده و هر پاره تسمه ای چرمی پیکر خود دارد که در کف دست جای می گیرد و با تکه چرمی که به پشت دست بسته می شود و دست کرب زن در میان آن قرار می گیرد با حرکات مخصوصی این دو تکه چوب را در زیر پا و پشت سر خود در حالیکه خم و راست می شوند با ضرب آهنگ خاصی، یکنواخت به هم زده و به صدا در میاورند (با وزن مرثیه ای خاصی که مرثیه خوانها آن را می خواننَد آنها را به هم می کوبند و قسمتی از مرثیه را به عنوان جواب مرثیه، تکرار می کنند) یک چیزی شبیه به شکل عزاداری جنوبی که با سر و صدای فراوان آلات فلزی است.
این رسم علاوه بر لاهیجان در سبزوار، سمنان نیز اجرا میشود ولی آنها با شیوهای متفاوت کربها را برهم می کوبند. این مراسم در شب هشتم و همچنین در روز عاشورا توسط محله شعربافان اجرا می شود.
دو روایت برای این مراسم روایت میشود:
1 - این رسم بر جا مانده از دوران سیاوش است. آن روز که پیکر خونین سیاوش را از توران به ایران می آورند سوگوارانی که در پی او روان بودند سنگ بر هم کوفته و مویه می کردند.
2- دیگری میگوید: هنگامی که حضرت زینب میخواست برای اهل کوفه سخنرانی کند. عدهای به دستور ابن زیاد سنگهایی را برهم میزدند تا صدای حضرت زینب به مردم نرسد.در این هنگام حضرت فرمودند:اُسکت(ساکت شو) که بعد از این واقعه دیگر هرچه سنگ ها را بر هم زدند فایدهای نداشت.
برات:
بامداد روز عاشورا، برخی از سوگواران که خواسته ای در دل دارند ظرفی از خرما را برداشته و در هر نان تمیجان ( نانی بومی و ساخته شده از برنج است) چند دانه خرما قرار داده و دور نان را با کلش (ساقه برنج) پیچیده و میان نزدیکان و همسایگان پخش می کنند تا شاید خواسته شان بر آورده شود. این مراسم را مردم لاهیجان برات می نامند.
برچسبها:
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی.
این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند.
این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می
خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی...
___________________________________________
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.پر از رنگ و بو .
این دوستها جان می دهد برای مهمان بازی ، برای جوکهای خنده دار تعریف کردن و
برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز.
برای خاطره های دم دستی.
اولش هم حس خوبی به تو می دهند.
این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ ؛می نشینی با شکلات فندقی
می خوری و فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.
فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ
قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب
چین ریخته بودی نه چای...!!!
_______________________________________________
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.باید نرم دم
بکشد.باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی آرام باشی و مقدماتش را
فراهم کنی
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک خوب نگاهش کنی ، عطر ملایمش را
احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی
برچسبها:
محرم در لاهیجان با سنتهای خاص و منحصر به فردش کمی متمایز از سایر نقاط کشور برگزار میشود و آنچه که عامل این تمایز است، وجود مراسم خاصی چون چهل منبر، زاری زاری، کرنا، کارب زنی و شب هفتم است.
این برنامهها بسیار حساب شده و با علمبندی از شب اول آغاز میشود و در روزهای بعد تا شب هفتم امام حسین(ع) ادامه مییابد. روضه خوانی، سینه زنی، زنجیر زنی، چهل منبر، شام غریبان و تعزیه خوانی از جمله مراسم عزاداری ماه محرم مردم در این شهرستان است.
تکیه آرایی
در لاهیجان مراسم سوگواری ماه محرم پیش از فرا رسیدن این ماه آغاز میشود. هفتهای به آغاز ماه محرم مانده، از بامدادان مردم هر محله تکیه محله خود را با پارچههای سیاه پوشانیده و بر در و دیوار مسجدهای محله پارچههای سیاه میآویزند و در شامگاه همان روز، علمهای ساخته شده از پارچه سیاه رنگ سه گوشهای را که بر دو روی آن نقشهایی و در میان نقشها عبارت "یا ابا عبدالله الحسین" نگاشته شده و در کنارههایش اشعار پرسوز و سوگوارانه سروده محتشم کاشانی نوشته شده و بیرق "یا بیدق" نام دارد، از جای پاک و ویژهای که برای نگهداری آن ساخته شده بیرون آورده و بر تکیه میآویزند.
در شبی که فردای آن محرم شروع میشود، تکیه آماده پذیرایی سوگواران میشود و همه مردم محل آن چیزی را که باید برای پذیرایی از سوگواران بهکار گرفته شود، در مسجد جمع میکنند و چای و شربت و گلابی را که باید در ده شب نخستین ماه محرم برای پذیرایی مصرف شود، به گردانندگان تکیه تحویل میدهند. غروب آخرین روز قبل از فرا رسیدن محرم، پیران محله در مسجد گرد آمده و مراسم علم بندی را آغاز میکنند و طوق ویژهای را که تا آن روز در خانه یکی از بزرگان محل نگهداری شده، به مسجد آورده و به دست شخصی، دعای ویژهای بر آن خوانده و آن را بالای منبر مسجد قرار میدهند.
طوق تا روز بیستم ماه صفر که همزمان با چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) و یارانش در صحرای کربلاست، در بالای منبر مسجد نگهداری میشود در برخی از محلهها مراسم پایین آوردن طوق از منبر در روز دوازدهم و در برخی دیگر در آخرین روز ماه صفر انجام میشود.
دسته گردانی
لاهیجان دارای هفت محله قدیمی است که اصطلاح رایجتر آن، "هفت محل" است. نماد این هفت محل، برگزاری مراسم عزاداری و گردش هیأتهای عزاداری آن در محلات دیگر در ماه محرم است. ترتیب محلههایی که دسته میبرند، به این شکل است: پمپ بنزین، امیر شهید، شعربافان، گابنه، جیرهسر و اردوبازار، پردهسر، خمیرکلایه، غریب آباد و خالی باغ (یا خالی باق)، کاروانسرابر، آسید حسین و کوی زمانی، میدان (چهار پادشاه).
راهپیماییهای سوگوارانه ماه محرم از پنجمین شب این ماه آغاز میشود و دوازده شب پیدرپی انجام میگیرد. سوگواران هر محله در آغاز شب با آوای غمگنانه شیپوری با خوراکیهای شیرینی چون قوام پلو، شیرین پلو و متبخان که از سوی بزرگترهای هر محلهای پخته و به مسجد فرستاده میشود، پذیرایی میشوند.
بعد از علمبندی در محلهای قدیمی که تا روز ششم محرم ادامه مییابد، عملاً تحرک خاصی در این شهر مشاهده نمیشود و نمادی بارز در شهر ندارد.
اما از هفتمین شب محرم، اولین دسته عزاداری همانند مراسم علمبندی از محل امیر شهید حرکت میکند. هر محل قرار است از شش محل دیگر گذر کند، اما با شکوه و جلالی بیشتر که این سالهای اخیر کمکم درحال بیشتر شدن است. هیأت پس از رسیدن به هر یک از محلات دیگر درحالی که عدهای فراوان منتظر ورود آنان هستند، پذیرایی شده و پس از خواندن نوحه در مدح حسینی و عزایش، هیأت مجدداً بهسوی محل دیگر حرکت میکند.
امیر شهیدیها، پس از آنکه مساجد و تکایای هفت محل اردو بازار، خمیر کلایه، کاروانسرابر، پردهسر، گابنه و محله میدان و شعربافان را پشت سر میگذارند، در ساعاتی که تقریباً از نیمه شب گذشته به محله خود، یعنی مسجد امیر شهید میرسند.
شب هشتم محرم نوبت شوراب محلهایهاست. کارب زنی مخصوص شوراب محلهایهای لاهیجان است. دستهای بزرگ از کارب زنها همان مسیری را که امیر شهیدیها طی کردهاند (هفت محل) را در پیش روی خود دارند. کارب زنها درحالی که اکثرشان لباس سیاه به تن دارند، چوب مخصوصی با ابعاد مساوی تقریباً به شکل مربع یا مستطیل که در کف دست جای میگیرد و با تکه چرمی که به پشت دست بسته میشود را با حرکات مخصوصی در زیر پا و پشت سر خود درحالی که خم و راست میشوند، با ضربآهنگ خاصی، یکنواخت بههم زده و به صدا درمیآورند؛ چیزی شبیه به شکل عزاداری جنوبی که با سر و صدای فراوان آلات فلزی است.
محله گابنه نیز در شب نهم محرم کاری میکند مانند امیر شهیدیها و شوراب محلهای ها، و اردو بازاریها شبی که فردایش تاسوعاست، دسته گردانی میکنند.
زاری زاری
در صبح روز عاشورا مراسم زاری زاری است. زاری زاری، اصطلاحی گیلکی است و در واقع میخواهد این مفهوم را بفهماند که ای آدمها! زار زار بگریید برای مصیبت حسین(ع). این مراسم تا اذان صبح و کمی بعدش ادامه دارد. عزاداران گاهاً ساقههای برنج را بر سر میکوبند و اشعاری غمانگیز و محزون به زبان محلی هم میخوانند که بسیار سوزناک است.
در این مراسم سوگواران با ساقههای برنج بر سر خود زده و مسیر بین دو مسجد را طی میکنند. نان محلی تیمیجان همراه با خرما، شله زرد، حلوا و حلیم از نذریهای ویژه این مراسم است.
از شب بعد از عاشورا دستهها با اندکی تغییرات خودنمایی میکنند. در شب یازدهم محرم، سوگواران محله پردهسر با بهراه انداختن نیزههایی که بر فراز آنها سرهایی ساخته شده از گچ قرار گرفته و یادآور لحظههای پرسوزی که سر شهدای دشت کربلا را بر نیزه کرده و به کوفه میبرند، به سوگواری میپردازند و شب دوازدهم دسته محله خمیر کلایه و در شب سیزده هم دسته محله غریب آباد و در شب چهاردهم دسته محله کاروانسرابر و شب شانزدهم دسته مسجد آقا سید حسین و کوی زمانی درست به مانند محلات دیگر مراسم عزاداری را تا پاسی از شب برپا میکنند.
بالاخره در شب هفدهم محرم، نوبت اهالی محله میدان است. محله میدان که قدیمیترین محله در لاهیجان است و مقبره چهار پادشاهان در آن قرار دارد، برپا کننده و متولی آخرین شکوه عزاداری حسینی در لاهیجان است. مراسم شب هفتم امام در لاهیجان اوج محرم است که تا پاسی از شب ادامه مییابد. ویژگی برجسته این شب که باعث شده بسیاری از مردم شهرهای همجوار ـ حتی استانهای دیگر ـ برای دیدن آن به لاهیجان سفر کنند، هفت شتری است که در پیشاپیش هیأتها بهعنوان نمادی از کاروان اسرا حرکت میکنند.
برچسبها:
برچسبها:
دکتر محمد رضا حکیم زاده در سال 1297 شمسی در لاهیجان به دنیا آمد . تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در لاهیجان و رشت گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد .
اولین کار دولتی خود را پس از فارغ التحصیلی در شهر مشهد آغاز کرد . در آن زمان آسایشگاه جذامیان در مشهد وضع بسیار بدی داشت که دکتر حکیم زاده با زحمات شبانه روزی خود آن را بازسازی کرد . مدتی هم ریاست بهداری لاهیجان را برعهده داشت . علاوه بر وظیفه پزشکی و مسئولیت بهداری در لاهیجان، اولین پرورشگاه و زایشگاه را درآن شهر ایجاد کرد . همچنین خانة پدری خود را وقف آموزش و پرورش نمود تا به دبستان تبدیل شود که هنوز هم به نام دکتر حکیم زاده باقی است . در بسیاری از روستاهای دورافتاده دبستان و درمانگاه ایجاد کرد . صندوق کمک به دانشجویان لاهیجانی که در خارج از لاهیجان تحصیل می كردند به همت او تأسیس شد . بعد از چند سال خدمت در لاهیجان به ریاست بهداری همدان منصوب شد و در آن جا نیز منشأ اثرات نیکو گردید . سپس برای اخذ تخصص به فرانسه رفت و در بازگشت به وطن در سمت مدیر مبارزه با بیماری های واگیردار به خدمت مشغول شد و با تلاش فراوان در ریشه کنی بیماری ها همت گماشت .
بعد از مدتی دکتر حکیم زاده به سمت مدیر کل بهداری گیلان منصوب شد که علاوه بر ایجاد مراکز بهداشتی در نقاط محروم استان، با توجه به مشکلات افراد سالمند و معلولین بی پناه و رها شده در خیابانها، به فکر ایجاد سرپناهی برای این قشر مظلوم افتاد . از این رو با همکاری آیت الله ضیابری و حسین استقامت،که 17 هزار مترمربع زمین را برای این کار خیر و خداپسندانه وقف کرده بود، در منطقه سلیمان داراب رشت، کار ساختمان آسایشگاه را آغاز کرد و سرانجام با زحمات پیگیر و بی وقفه این بزرگ مرد گیلانی آسایشگاه سالمندان رشت در سال 1345 ساخته شد . آوازة این کار بزرگ به تهران و شهرهای دیگر رسید و مسئولین از او خواستند که در شهرهای دیگر نیز آسایشگاههایی ایجاد کند . دکترکه دغدغة خاطرش سرپرستی عاشقانه آسایشگاه رشت بود مدیریت آسایشگاه را به خدمتگزارترین انسان آن دوره، یعنی آرسن میناسیان سپرد و با فراغ بال برای ساختن آسایشگاهی در جنوب تهران ( کهریزک ) آماده شد . با همت و نیک اندیشی دکتر حکیم زاده آسایشگاه کهریزک نیز برای نگهداری سالمندان و معلولین ساخته شد .
دکتر حکیم زاده ، پدر آسایشگاه های ایران ، در سوم آبان 1358 در سن 65 سالگی دیده از جهان فروبست. مردم گیلان خواستند او را در لاهیجان به خاک بسپرند ولی اهالی حق شناس کهریزک وی را در صحن ورودی آسایشگاه به خاک سپردند .
برچسبها:
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله اخر العهد مني لزيارتكم
السلام علي الحسين (ع) و علي علي بن الحسين (ع)
و علي اولاد الحسين (ع) و علي اصحاب الحسين (ع)
السلام علیک یا ابوالفضل
باز آمد...
باز محرم آمد و اشك هايش براي حسين
باز محرم آمد و ناله هايش براي زينب
باز محرم آمد و دلتنگي هايش براي رقيه
باز محرم آمد و دل شكستگي هايش براي عباس
سلام من به محرم به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش
سلام من به محرم به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام من به محرم به کربلا و جلالش
به لحظه های پر از حزن و غرق درد و ملالش
سلام من به محرم به حال خسته زینب
به بینهایت داغ دل شکسته زینب
سلام من به محرم به دست و مشک ابوالفضل
به ناامیدی سقا به سوز و اشک ابوالفضل
سلام من به محرم به قد و قامت اکبر
به خشک اذان گوی زیر نیزه و خنجر
سلام من به محرم به دست و بازوی قاسم
به شوق شهد شهادت حنای گیسوی قاسم
سلام من به محرم به گاهواره اصغر
به اشک خجلت شاه و گلوی پاره اصغر
سلام من به محرم به احترام سکینه
به آن ملیکه که رویش ندیده چشم مدینه
سلام من به محرم به عاشقی زهیرش
به بازگشتن حر خروج ختم به خیرش
سلام من به محرم به مسلم و به حبیبش
به رو سپیدی عون و بوی عطر عجیبش
سلام من به محرم به زنگ محمل زینب
به پاره پاره تن بی سر مقابل رینب
سلام من به محرم به انتظار رقیه
به پای آبله بسته به چشم تار رقیه
سلام من به محرم به شور و حال عیانش
سلام من به حسین و به اشک سینه زنانش
سلام من به محرم به حزن نغمه هایش
به پرچم و به سیاهی به خیمه های عزایش
سلام من به محرم به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش
سلام من به محرم به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام من به محرم به کربلا و جلالش
به لحظه های پر از حزن و غرق درد و ملالش
سلام من به محرم به حال خسته زینب
به بینهایت داغ دل شکسته زینب
سلام من به محرم به دست و مشک ابوالفضل
به ناامیدی سقا به سوز و اشک ابوالفضل
سلام من به محرم به قد و قامت اکبر
به خشک اذان گوی زیر نیزه و خنجر
سلام من به محرم به دست و بازوی قاسم
به شوق شهد شهادت حنای گیسوی قاسم
سلام من به محرم به گاهواره اصغر
به اشک خجلت شاه و گلوی پاره اصغر
سلام من به محرم به احترام سکینه
به آن ملیکه که رویش ندیده چشم مدینه
سلام من به محرم به عاشقی زهیرش
به بازگشتن حر خروج ختم به خیرش
سلام من به محرم به مسلم و به حبیبش
به رو سپیدی عون و بوی عطر عجیبش
سلام من به محرم به زنگ محمل زینب
به پاره پاره تن بی سر مقابل رینب
سلام من به محرم به انتظار رقیه
به پای آبله بسته به چشم تار رقیه
سلام من به محرم به شور و حال عیانش
سلام من به حسین و به اشک سینه زنانش
سلام من به محرم به حزن نغمه هایش
به پرچم و به سیاهی به خیمه های عزایش
برچسبها: